تحریف نام خلیج فارس
کوروش کبیر
به نام اهورا مزدا

خلیج فارس نامی است که از سده‌های پیش از میلاد برای نامیدن خلیجی که میان ایران و شبه‌جزیرهٔ عربستان واقع است، به کار گرفته شده‌است. با این حال، این نام‌گذاری از دهه ۱۳۳۰ خورشیدی همواره مورد بحث بوده‌است. این خلیج در عمدهٔ متون تاریخی خلیج فارس نامیده شده‌است و هم‌اکنون در مکاتبات رسمی ایران و بسیاری کشورها نیز از این نام استفاده می‌شود، ولی کشورهای عربی، از دهه ۱۹۶۰ میلادی و با گسترش اندیشه های پان عربی توسط جمال عبدالناصر از نام خلیج عربی استفاده می‌کنند.[۱] این مطلب طی یک بخشنامه از طرف اتحادیه عرب به همه کشورهای عربی رسماً ابلاغ شده‌است.[۲][۳]

نام‌های خلیج فارس در تاریخ

در دوران باستان

قدمت خلیج فارس با همین نام چندان دیرینه‌است که عده‌ای معتقدند «خلیج فارس گهواره تمدن جهان یا خاستگاه نوع بشر است.» ساکنان باستانی این منطقه، نخستین انسان‌هایی بودند که روش دریانوردی را آموخته و کشتی اختراع کرده و شرق و غرب را به یکدیگر پیوند داده‌اند.[۴] قدیمی‌ترین نامی که به این شاخاب داده شده، نارمرتو (narmarratu) است که توسط آسوریانی که قبل از ورود آریایی‌ها در فلات ایران می‌زیستند به کار می‌رفته و به معنی رود تلخ بوده است[۵].

دوران هخامنشی

دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس، قریب پانصد سال پیش از میلاد مسیح و در دوران سلطنت داریوش اول آغاز شد. داریوش، نخستین ناوگان دریایی جهان را به وجود آورد .[۶] کشتی‌های او طول رودخانه سند را تا کرانه‌های اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس پیمودند، و سپس شبه جزیره عربستان را دور زده و تا انتهای دریای سرخ کنونی رسیدند. او برای نخستین بار در نزدیکی کانال سوئز مدرن فرمان کندن کانالی را داد و کشتی‌هایش از طریق همین کانال به دریای مدیترانه راه یافتند. در کتیبه‌ای که در محل این کانال به دست آمده نوشته شده‌است:[۷]

« «من پارسی هستم. از پارس مصر را گشودم. من فرمان کندن این کانال را داده‌ام از رودی که از مصر روان است به دریایی که از پارس آید پس این جوی کنده شد چنان که فرمان داده‌ام و ناوها آیند از مصر از این آبراه به پارس چنان که خواست من بود.»  »

از سفرنامه فیثاغورث ۵۷۰ قبل از میلاد تا سال ۱۹۵۸ در تمام منابع مکتوب جهان نام خلیج فارس و یا معادلهای آن در دیگر زبانها ثبت شده‌است.

در دوره داریوش دوم ناوگانی ایرانی به رهبری سردار صداسپ ماموریت یافت تا جهان را دور بزند. وی عازم دریای مدیترانه و سواحل شنقیط (موریتانی) تا نزدیک اشانتی و سواحل بنین پیش رفتند ولی در اثر برخورد با اقوام وحشی سفر را ناتمام کذاشتند.

داریوش در این کتیبه از خلیج فارس به نام «دریایی که از پارس می‌آید» نام برده‌است. در کتاب اوستا اگرچه از نام خلیج فارس بطور صریح نام برده نشده اما در مهر یشت در مبحث مهر یا میترا اشاره‌ای نیز به اروندرود شده‌است که در آن دوره ارونگ گفته می‌شده‌است:

« دارنده دشت‌های فراخ و اسب‌های تیزرو که از سخن راستین آگاه است و پهلوانی است خوش اندام و نبرد آزما، دارای هزار گوش و هزار چشم و هزار چستی و چالاکی یاد شده، کسی است که جنگ و پیروزی با اوست، هرگز نمی‌خسبد، هرگز فریب نمی‌خورد، اگر کسی با او پیمان شکند خواه در شرق هندوستان باشد یا بر دهنه شط ارنگ، از ناوک او گریز ندارد، او نخستین ایزد معنوی است که پیش از برآمدن خورشید فنا ناپذیر تیز اسب بر بالای کوه هرا بر می‌آید و از آن جایگاه بلند سراسر منزلگاه‌های آریایی را می‌نگرد.  »

در میان یونانیان باستان

یونانی‌های باستان، از جمله بطلمیوس، این خلیج را «پرسیکوس سینوس» یا «سینوس پرسیکوس» که همان خلیج فارس است، نامیدند[۵]. از آنجا که این نام برای نخستین بار در منابع درست و معتبر تاریخی که غیر ایرانیان نوشته‌اند آمده‌است، هیچ گونه شائبه نژادی در وضع آن وجود ندارد. چنان که یونانیان بودند که نخستین بار، سرزمین ایران را نیز «پارسه» و «پرسپولیس» یعنی شهر یا کشور پارسیان نامیدند.

استرابن جغرافیدان سدهٔ نخست میلادی نیز به کرات در کتاب خود از خلیج فارس با لفظ پرسیکون کای تاس (Persikonkaitas) نام برده‌است که معادل تحت اللفظی خلیج فارس است. وی محل سکونت عرب‌ها را بین دریای سرخ و خلیج فارس عنوان می‌کند[۵]. همچنین فلاریوس آریانوس مورخ دیگر یونانی در قرن دوم میلادی، در کتاب تاریخ سفرهای جنگی اسکندر از این خلیج به نام «پرسیکون کیت» که چیزی جز خلیج فارس، نیست نام می‌برد[۵].

البته جست‌وجو در سفرنامه‌ها یا کتاب‌های تاریخی بر حجم سندهای خدشه ناپذیری که خلیج فارس را «خلیج فارس» گفته‌اند، می‌افزاید. این منطقه آبی همواره برای ایرانیان که صاحب حکومت مقتدر بوده‌اند و امپراتوری آن‌ها در سده‌های متوالی بسیار گسترده بود هم از نظر اقتصادی و هم از نظر نظامی اهمیت خارق العاده‌ای داشت. آن‌ها از این طریق می‌توانستند با کشتی‌های خود به دریای بزرگ دسترسی پیدا کنند و به هدف‌های اقتصادی و نظامی دست یابند.[نیازمند منبع]

میان‌رودان کهن

سرزمینِ زندگی یا سرزمین خدا نامیست که در افسانه‌های سومری در اشاره به دیلمون؛ سرزمینی مقدس در ساحل این دریا استفاده می‌شد. این نام به ماجرای جاودانه شدن زیوسودرا (در حماسه نخستین فرمانروایان[۹] و در مرگ گیلگمش [۱۰] اشاره دارد. در پایان کتیبه پیدایش که در قرن ۱۸ ق.م به زبان سومری نوشته شده و اسطوره آفرینش و داستان توفان را نقل می‌کند، آمده‌است:

«جانوران یکی پس از دیگری بر خاک پا می‌نهادند. پادشاه زی-اود-سورا پیش روی آن و انلیل به خاک افتاد. آن و اِنلیل با او مهربان بودند (از بین رفته) آن‌ها زندگی جاودانه مانندِ یک خدا را به او بخشیدند. آن‌ها حیاتِ ابدی را به او بخشیدند. در آن هنگام، برایِ مراقبت زی-اود-سورا از جانوران و نسلِ بشر، آن‌ها به زی-اود-سورا پادشاهی سرزمینی را در آن سوی آب‌ها عطا کردند، در سرزمینِ دیلمون، جایی که آفتاب طلوع می‌کند.»[۱۱]

  • دریای آفتاب تابان؛ (به عربی: بحر الشروق الکبیر) (به انگلیسی: Sea of the rising sun)؛ جائی که آفتاب طلوع می‌کند نیز در افسانه‌های سومری به دیلمون اشاره داشت.

این نام بر زبان آشوریان و بابلیان و دیگر ساکنان میان رودان باستان نیز جاری بود و این دریا حداقل تا قرن هفتم پیش از میلاد به نام آفتابی شهره بود که هر سحرگاه از افق آن بر ساحل‌نشینان کرانه‌های باختری‌اش می‌تابید. لوحه‌ای گلی که در پیش از میلاد فتوحات سنّاخریب پادشاه آشور[۱۲] را جاودانه کرده از این نام سود برده‌است، او در توصیف سرزمینی که از پدرش سارگن به ارث برده، می‌نویسد:

  • «سنّاخریب، پادشاه بزرگ، پادشاه توانا، پادشاه جهان، پادشاه آشور، پادشاه چارگوشه، چوپان خردمند، محبوبِ خدایان توانا، نگاهبان حق، عاشق عدالت، کسی که پشتیبان همگان است، به یاری بینوایان می‌شتابد، کردار نیکی دارد، قهرمان بی‌نقص، انسان توانا، برترینِ فرمانروایان، فردِ نیرومندی که گستاخان را از پای در می‌آورد، تبه‌کاران را با غرشی ناگهانی نابود می‌کند؛ خداوندِ- آشور آن کوهستانِ پهناور، سلطنتِ بی‌همتایی را به امانت نزد من سپرده‌است و بر رویِ سر کاخ‌نشین‌ها جنگ‌افزارهایِ نیرومند مرا قرار داده‌است. از دریای بالا؛ دریایِ غروبِ آفتاب تا دریای پائین؛ دریایِ طلوع آفتاب همه موجودات بشری را در زیر گام هایِ من مطیع کرده است؛ و فرمانروایان نیرومند از هراس رویارویی با من، خانه‌هایشان را رها کرده و همچون سیدیننو پرنده غار به مکان‌های دست نیافتنی می‌گریزند.»[۱۳][۱۴]

میان‌رودان نوین

  • دریای بیت یاکین یا (به عربی: بحر بیث - یاقین) یا (به انگلیسی: The Sea of Bit Yakin)
  • دریای مملکت کلدان یا (به عربی: بحر بلاد الکلدان) یا (به انگلیسی: The Sea of the Land of Chalden)؛ در هزاره اول پیش از میلاد، کلدانیان که جنوب بین النهرین را در اختیار داشتند، از این دو نام استفاده می‌کردند.

بیت یاکین در ساحلِ فرات، میانِ بصره و ناصریه کنونی قرار داشت و پایتخت یا مهمترین شهر تمدن کلدانی در هزاره اول قبل از میلاد بود. آنان نام پایتخت خود را به حاکم خویش نیز میبخشیدند؛ پادشاه کلدانیان، پادشاه بیت یاکین نامیده می‌شد. همان طور که بابلی‌ها پادشاهِ خود را پادشاهِ بابل مینامیدند.[۱۵][۱۶]

سنگ نوشته‌ای که در غاری در کنار رود دجله در کوههایِ کُرها در نزدیکی شهر موصل در استان نینوای در شمال عراق کشف شده، نشان می‌دهد؛ آشوریان هم از این نام استفاده می‌کردند. در این کتیبه شلمنسر سوم (پادشاه آشور از ۸۵۸ تا ۸۲۴ ق.م) در توصیف سرزمینهایی که به انقیاد خود درآورده از دریای سرزمین کلده نیز نام می‌برد:

«سالمانو آشارد، پادشاهِ بزرگ، پادشاه نیرومند، پادشاه دنیا، پادشاه آشور، پادشاه مردمان بزرگ، کسی که با قدرت گام بر می‌دارد. یارانش به او کمک می‌کنند، خدایان بزرگ شاماش و آداد، آنان (خدایانِ بزرگ) تصرف کوه هایِ بلند را بر او روا داشته‌اند از طلوع آفتاب تا غروبِ آفتاب؛ پادشاه بی رحم و بی باک.... فاتحِ سرزمینِ میانِ دریایِ سرزمینِ نایری (دریاچه وان) تا دریایِ بزرگِ طلوعِ آفتاب (مدیترانه).....از دریایِ مازاموای داخلی تا دریای سرزمین کلده[۱۷]

در سه کتیبه دیگری که از شلمنسر سوم در همین محل وجود دارد، دریای مدیترانه با نام دریای بزرگ غروب خورشید (به انگلیسی: The Great Sea of the setting sun) مشخص شده‌است.[۱۷]

  • دریای جنوب (به انگلیسی: South Sea) یا بحر الجنوب؛ در نیمه دوم هزاره اول قبل از میلاد از این نام استفاده می‌شد[۱۸]
  • دریای پائین یا (به انگلیسی: lower sea)، نویسندگانِ عرب معادل‌های متعددی را برای این نام در نظرگرفته‌اند. از جمله؛ «البحر الاسفل» أو «البحر السفلی» أو «البحر التحتانی» [۱۹]

این نام توسط آشوریان، بابلیها و اکدی‌ها به کار می‌رفته و ظاهرا از سویِ آشوریان که در شمال بین النهرین می‌زیستند رایج شده‌است. و معمولاً در برابرِ دریای بالا البحر العُلوی (به انگلیسی: upper sea) قرار می‌گرفته که نویسندگان امروزی همواره آن را دریای مدیترانه می‌خوانند.[۲۰][۲۱][۲۲]

در کتیبه معروف به منشور آزادی کوروش که به شرح فتوحات کوروش دوم پادشاه هخامنشی می‌پردازد و در بابل کشف شده، فرمانروای پارسیان نیز این لقب را به دریای سواحل جنوبی سرزمین خویش داده‌است:

«منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان پسرِ کمبوجیه شاه بزرگ شاه انشان، نوه کوروش شاه بزرگ، ......به فرمان مردوک، همه شاهان پیش اورنگ پادشاهی نشسته‌اند. همه پادشاهان از دریای بالا تا دریای پائین، همه مردم سرزمین‌های دوردست، از چهار گوشه (جهان)، همه پادشاهان اموری و همه کوچ نشینان مرا خراج گذاردند و در بابل به پایم بوسه زدند.»[۲۳][۲۴]

در میان اعراب

ابوبکر احمدبن اسحاق بن ابراهیم المهذانی، مورخ معروف عرب که به ابن الفیقه مشهور است در کتاب جغرافیای خود موسوم به مختصر کتاب البلدان که در سال‌های آخر سده سوم هجری قمری تالیف کرده، می‌نویسد[۵]:

« و اعلم اَن بحر فارس و الهند هما بحر واحد لاتصال احدهما بالاخر  »

که یعنی دریای پارس و هند از برای پیوستگی یکی به دیگری هر دو یک دریا هستند.

همین‌طور، ابوعلی احمدبن عمر بن رُسته در کتاب خود به نام الاعلاق النفیسه که در سال ۲۹۰ هجری تالیف کرده می‌نویسد که «از دریای هند خلیجی به سوی ناحیه پارس جدا می‌شود که «خلیج فارس» (الخلیج الپارسی) نامیده می‌شود» و می‌افزاید که «سرزمین حجاز و یمن و دیگر بلاد عرب بین این خلیج و خلیج احمر واقعند»[۵].

در سده‌های اخیر

تا قرن ۱۹ میلادی، تقریبا در تمامی اسناد موجود، این آبراهه در فارسی با نام خلیج فارس یا دریای فارس، در عربی با نام‌های الخلیج الفارسی یا بحرالفارسی یا بحرالعجم، و در زبان‌های اروپایی با نام‌هایی مانند Persian Gulf، Sinus Persicus، Persische Golf، و Golfo di Persia نامیده می‌شده‌است.

در بازه زمانی کوتاهی در قرن ۱۷ میلادی، در اسناد بریتانیایی از این آبراهه با عنوان خلیج بصره نام برده شده بود که حکایت از اهمیت بصره در تجارت آن دوران داشته‌است.[نیازمند منبع] احتمالا از آنجایی که بصره در کنار خلیج فارس واقع نشده، استفاده از این نام پس از مدت کوتاهی متوقف شد.


اشاره به نام خلیج فارس در منابع تاریخی

  • زنفن (۴۳۰-۳۵۴ ق.م)،(به انگلیسی Xenophon) تاریخ نگار یونانی در آثار خود از آب های جنوب ایران به نام خلیج پارس یا خلیج پارسیان یاد کرده است.[۲۵]


  • نئارخوس (۳۶۰-۳۰۰ ق.م)، (به انگلیسی Nearchus) دریاسالار مقدونی که در سال ۳۲۶ قبل از میلاد به دستور اسکندر دریای پارس را پیمود و تا دهانه رود سند پیش رفت در سفرنامه خود چنین آورده است:« پس از دویست استاد راه به ریگ و از آن جا به دیلم و دهنه ی رودخانه ی اندیان آمدیم، رودخانه ی اندیان سرحد خوزستان و فارس و پس از سند بزرگ ترین رودخانه است. هیچ یک از سواحلی که پیمودم مانند دریای پارس، آباد و معمور نبود.»[۲۶][۲۷]
  • اراتوستن (۲۷۶-۱۹۴ ق.م)، (به انگلیسی Eratosthenes)، ریاضیدان و جغرافیدان یونانی که زمانی ریاست دانشگاه اسکندریه را نیز داشت، و نظریه های مهمی درباره شکل و جایگاه زمین ارائه داد، در همه آثار خود به نام خلیج پارس اشاره کرده است.[۲۸]
  • هیپارکوس (۱۹۰-۱۲۰ ق.م)، (به انگلیسی Hipparchus)، دانشمند و جغرافیانگار یونانی در همه آثارش نام خلیج پارس آشکارا مشخص است.[۲۹]
  • استرابو (۶۳یا۶۴ ق.م- ۲۴ میلادی)، (به انگلیسی Strabo)، تاریخ نگار و جغرافی نگار یونانی در کتاب از «ایندی تا ایبری» یا از هند تا اسپانیا، دریای جنوب ایران را خلیج پارس نامیده است.[۳۰]
  • فلاویوس آرینوس (۸۶-۱۶۰ میلادی)، (به انگلیسی Lucius Flavius Arrianus)، تاریخ نگار یونانی در کتاب آنابازیس یا تاریخ سفرهای جنگی اسکندر، نام «پرسیکون کاای تاس» که ترجمه درست خلیج پارس است بر این دریا نهاده است.[۳۱]
  • ازبیوس (۲۶۳-۳۳۹ میلادی)، (به انگلیسی Eusebius

    نظرات شما عزیزان:

    نام :
    آدرس ایمیل:
    وب سایت/بلاگ :
    متن پیام:
    :) :( ;) :D
    ;)) :X :? :P
    :* =(( :O };-
    :B /:) =DD :S
    -) :-(( :-| :-))
    نظر خصوصی

     کد را وارد نمایید:

     

     

     

    عکس شما

    آپلود عکس دلخواه:





چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 16:47 :: نويسنده : افشین طباخی

درباره وبلاگ

به وبلاگ رسمی افشین طباخی خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کوروش کبیر و آدرس www.suniran.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 41
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 66
بازدید ماه : 643
بازدید کل : 158504
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 143
تعداد آنلاین : 1

ابزار وبلاگنویسان
ابزار وبلاگنویسان
ابزار وبلاگنویسان